دلم از خیلی چیزها گرفته . دلم از خودم بیشتر از هر چیزی گرفته . چطوری میشه خوشحال بود . چجوری شاد بود . بغضی دردناک گلومو به هم فشرده . عاقبت کار چی میشه .
ای خدایی که اون بالاها نشستی و رفتارهای بنده هاتو میبینی .چقدر تو صبوری . شاید اگه من جای تو بودم هزاران بار ٫ بلکه میلیونها بار نسل آدمو از رو زمین بر میداشتم . مگه اون میلیارها سالی که انسان نبود زمین و کهکشانهای تو نمیچرخیدند . اصلا مگه این زمین چیه . با این همه قاتل . با این همه جنایت . با این همه بی عدالتی . چرا نسخه زمینو نمیپیچی و به سراغ یکی دیگه از سیارهات نمیری .
خدایا امشب دلم از تو هم گرفته . از این که میبینم به من میخندی . به هزاران فکر و ایده مثل من میخندی . . امشب دلم از آدمیت خودم هم گرفته . کاش نیودم . کاش بودم اما اینجا نبودم ......