من زاده پاییزم

چه زود دیر میشه وقتی که قدر لحظه لحظه زندگیمون رو ندونیم

من زاده پاییزم

چه زود دیر میشه وقتی که قدر لحظه لحظه زندگیمون رو ندونیم

همه چی پوچ شد

داشتم واسه امشب مطلب مینوشتم . تقریبا دو صفحه ای از تراوشات مغزیم رو روی پهنه کاغذ پاشیده بودم که متاسفانه همه چی پوچ شد . جالبه . زندگی انسان هم همینطوره . این همه تلاش  این همه خودآزاری واسه رسیدن به مرگ و فنا شدن . . . . . . . . . . .                      خلاصه هرچی تلاش کردم نتونستم اونها رو به یاد بیارم . درست مثل زندگی انسان که وقتی به انتها میرسه دیگه محاله که به همون شکل قبلی بشه ایجادش کرد . به هر حال این چند خط رو نوشتم تا حرفی زده باشم . تا بعد . اگه وجود داشته باشه ......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد