باز هم شب فرا رسید با همه راز ها و غصه ها و قصه ها . داشتم به این فکر میکردم که اون آدمایی که توی عرض های شمالی کره زمین زندگی میکنن ؛ منظورم همونایی که نیمی از سال واسشون شبه و نیمی روز . توی اون نیمه سالشون که شبه چه لذتی میبرن . اما یهو یادم اومد که اون نیمه روز رو چیکار کنن . وای چقدر طاقت فرساست که شش ماه از سال روز باشه . دیگه نه خبری از شب هست و نه خبری از راز و رمز شب . کاش میشد شش ماه از سال رو توی قطب شمال زندگی کرد و شش ماه رو در قطب جنوب . اینجوری تمام طول سال از شب هاش لذت میبری . راستی وقتی آدم بمیره دنیاش شبه یا روز ؟؟؟کی میدونه ؟؟ باید مرد تا فهمید .....
از کنار تو گذشتن شکستن دارد
خدا میداند
بی قراری از برای تو چه شوری دارد
خدا میداند
تو نمیدانی از این دل
خدا میداند
خبری نه اثری نه نمیجویی از این دل
خدا میداند