من زاده پاییزم

چه زود دیر میشه وقتی که قدر لحظه لحظه زندگیمون رو ندونیم

من زاده پاییزم

چه زود دیر میشه وقتی که قدر لحظه لحظه زندگیمون رو ندونیم

شب

باز هم شب فرا رسید با همه راز ها و غصه ها و قصه ها . داشتم به این فکر میکردم که اون آدمایی که توی عرض های شمالی کره زمین زندگی میکنن ؛ منظورم همونایی که نیمی از سال واسشون شبه و نیمی روز . توی اون نیمه سالشون که شبه چه لذتی میبرن . اما یهو یادم اومد که اون نیمه روز رو چیکار کنن . وای چقدر طاقت فرساست که شش ماه از سال روز باشه . دیگه نه خبری از شب هست و نه خبری از راز و رمز شب . کاش میشد شش ماه از سال رو توی قطب شمال زندگی کرد و شش ماه رو در قطب جنوب . اینجوری تمام طول سال از شب هاش لذت میبری . راستی وقتی آدم بمیره دنیاش شبه یا روز ؟؟؟کی میدونه ؟؟ باید مرد تا فهمید .....

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:50 http://armageddon.blogsky.com

از کنار تو گذشتن شکستن دارد

خدا میداند

بی قراری از برای تو چه شوری دارد

خدا میداند

تو نمیدانی از این دل

خدا میداند

خبری نه اثری نه نمیجویی از این دل

خدا میداند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد